نامه پروانه اسکندری به ریاست شورای مرکزی جبهه ملّی در لزوم مشارکت سیاسی زنان، ۱۳۳۹

پاینده ایران
ریاست محترم شورای مرکزی جبهه ملّی ایران درود مرا بپذیرید.
آنچه مرا برانگیخت تا در این لحظات ارزنده و مقدس، که ملتم همراه شما و به فرمان شما میرود تا به زندگی ننگزدهی خود پایان داده صفحات سیاه تاریخ را درخشندگی بخشد، مسئله‌ای است که بارها با شما در میان گذاشتم و مرا نوید دادید که در آینده نزدیک به آن رنگ زندگی ببخشید، ولی با دریغ فراوان ماه‌ها گذشت و پیام یا فرمانی از سوی شما در این مورد نرسید.
آیا باید بپذیریم که رهبران ارجمند جبهه ملّی، که پرچمداران آزادی هستند، زن را به دیده موجودی ضعیف و غیرقابل حساب می‌نگرند؟ اگر جز این است، من دلیل عدم توجه شما را به نیروی زنانی که در این راه صمیمانه می‌کوشند نمیدانم. ما در این راه نیامده‌ایم تا طرفی بربندیم؛ و اساساً، در این روزگار سیاه، آنها که به این سنگر روی آورده‌اند چیزی جز شکنجه، زندان و مرگ نمی‌تواند در انتظارشان باشد. به من بگویید بین زن و مردی که هر دو این راه را برگزیده‌اند، یکسان مبارزه کرده، صاحب یک مقدار شعور و ارزش اجتماعی هستند چه تفاوتی می‌تواند وجود داشته باشد؟ آیا نقش زن را در مبارزات باید نادیده گرفت؟ زنان علاقه‌مند به جبهه ملّی از شما نمیخواهند فرمان دهید در راه کسب حق شرکت در انتخابات و به دست آوردن بسیاری از حقوقی که شایسته دارا بودن آن هستند مبارزه کنند؛ زیرا می‌دانند امروز موجودیت ملت ایران در خطر است و آنها باید به خاطر اهداف بزرگتر و مقدس‌تری مبارزه نمایند و بر عظمت صف مردانی که در این راه گام نهادهاند بیفزایند؛ و به همین دلیل همه نیروی خود را در این راه نهاده و صمیمانه و با همه وجود می‌کوشند. آیا باید این احساسات باارزش و عمیق نادیده گرفته شود؟ در کدام یک از کمیته‌های مختلف جبهه ملّی زنی نقشی به عهده دارد؟ و برای متشکل کردن زنان در صفوف جبهه ملّی تا کنون چه اقدامی شده است؟ به خاطر داشته باشید عدم توجه شما به این مسئله از عشق من به راهی که برگزیده‌ام و راه سرنوشت و زندگی من است اندکی هم نمی‌کاهد؛ ولی آیا آنها که سینه خود را سپر بلای ملت خود نموده‌اند حق ندارند بخواهند که شخصیت و موجودیت آنها نادیده گرفته نشود؟
آرزو دارم در اولین فرصت تصمیم شایسته شما را به زنان همگام خود اطلاع دهم.
با عرض بهترین درود
پروانه اسکندری
دوازدهم دیماه ۱۳۳۹